فیک عشق ابدی

رسیدم خونه بدون سلام رفتم تو اتاقم ساکم جمع کردم لامپ هارو خاموش کردم روی تختم دراز کشیدم فقط گریه میکرد
صبح

شوگا: ابجی جانم دورت بگردم بلند شو

چشم هام باز کردم سرم به شدت درد میکرد

شوگا: ابجی چشات سیاه شده بسهه دیگه چرا نمیزاری جیمین توضیح بده خوب

جانهو: شوگا ه ه هیچی نگو با باشه هیسسسس

شوگا از اتاق رفت بیرون لباسام پوشیدم

در فرودگاه

شوگا: جانهو منتظرم باش برم بلیط هارو بدم وسایلا رو اوکی کنن میام جای نری

جانهو: باشه داداش مگه بچممم

شوگا: از یه بچم بچه تری

جانهو: کوفت بدردنخور

شوگا رفت منتظرش بود که یکی اومد جلوم گفت

اقا: سلام.من جیهوب هستم

جانهو: سلام منم.....

جانهو: شما کی هستید

جیهوب: امممم خوب من دوست شوگا هستم چند ساله همو ندیدیم اومد سوپرایزش کنم

جانهو: جدی عالیه

جیهوب: میشه بیاید کمکم کیک بیارید

جانهو: حتما

رفدیم بیرون که یهون مشکی بود گفت کیک اونجاس رفتم کیک بردارم که جیهوب هولم داد تو در بست و قفل شد داد میزدم

جانهو: چکار میکنیدددد کمککککککک کمکم کنیدددددددد کمککککککک یکی به دادم برسهههههه

که. یکی از پشت دهنم گرفت در گوشم گفت اگر خفه نشی خفت میکنم

ویو شوگا

برگشتم دیدم جانهو نیست جانهووووو همه جارو گشتم نبود حتی بیرون هم نبود. گوشیش خاموش بود زنگ زدم به جیمین

جیمین: چیه

شوگا: جیمین جانهو نیست

جیمین: یعنی چی

شوگا: مگه خری گفتم وایسه تا بیام دیدم نیست همه جارو گشتم نیستت نکنه بازم زیر سر توعه

جیمین: وایی شوگا وایییی فک کنم بدونم کار کیه وایسا تا بیام

و....
دیدگاه ها (۰)

دومی لباس جانهو در فرودگاهسومی لباس جیمین فرودگاه که میرن دن...

بچه ها پارت قبلی ۵تا لایک ۵تا کامنتتا پارت بعدی بزارم

فیک عشق ابدی

بچه ها چند پارت دیگه میزارم بعد میریم فصل دو قرار خیلی جذاب ...

فیک عشق ابدی

فیک عشق ابدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط